محرم از راه می رسد و عرق شرم بر جبین تاریخ می نشاند. شرمی به سنگینی یک کف آب، آبی داغدار بوسه های گرم وفا و تشنه لمسی نافرجام. مویه کنان، موی کنان سر بر زانوی تراب گذاشته و در فراق مردانگی چون سیل روان می گردد.
با اولین نفس های محرم، گرمایی سوزان شهر را به آتش می کشد. گرمایی برخاسته از سردی اصابت شمشیرها، شمشیرهایی آغشته به خون خدا، خونی جاری در عمق وجود اسلام، اسلامی برخاسته از عشق و زیبایی، عشقی اسیر دستان ظلم، در سینه ی عاشقی دلسوخته، عاشقی که هیچ نمی بیند؛ جز زیبایی. همه محو صدایش می شوند. انگار همان صدایی است که سال ها حقانیت حق را فریاد می زد. حقی پنهان، پشت خواهش های نفسانی. خواهش هایی سیری ناپذیر با چشمانی کور.
محرم عالم را به آتش می کشد. آتشی روز به روز و سال به سال افروخته تر. از گرمای وجودش داغ می شوی، گر می گیری و در شعله های افروخته اش ذوب می شوی.
محرم به آخر می رسد. به انتهایی بی انتها و تو در محرم ذوب شده ای. جز حق نمی بینی و جز حق نمی خواهی.
هر گاه انحراف مردم در جامعه زیاد شود؛ جامعه به طرف فساد و تباهی کشیده خواهد شد. فساد در هر جامعه ای به صورت ناگهانی به وجود نمیآید؛ بلکه به مرور زمان با کارشکنی های بعضی افراد و منحرف کردن ذهن های مردم ایجاد می شود. در چنین شرایطی افرادی باید به پا خیزند و خود را مسئول بدانند و دیگران را بیدار کنند. همانطور که خداوند در آیه 71 سوره توبه میفرماید:«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛ زنان و مردان مؤمن نسبت به یکدیگر، ولایت اجتماعی دارند و حق دارند در کار یکدیگر دخالت کنند؛ به این اندازه که یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر کنند.» بنابراین خداوند این حق را به هر کسی داده است که با دیدن فساد در جامعه نسبت به یکدیگر بی تفاوت نباشند.
علت بازگشت مردم به عصر جاهلیت در زمان ائمه(علیهم سلام) چه بود؟
بعد از فتح مکه عده زیادی به عنوان صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به او گرویدند؛ امّا افرادی مثل ابوسفیان که با حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) قدرت را از دست داده بودند، همیشه دنبال موقعیتی می گشتند تا به اسلام ضربه وارد کنند و دوباره قدرت را بدست آورند. بالاخره معاویه توانست پایه های قدرتش را در زمان امام علی(علیه السلام) محکم کرده و در زمان امام حسن(علیه السلام) ابراز وجود کند. او طی سال ها تلاش مستمر توانست فرهنگ جامعه را به عصر جاهلیّت برگرداند و ارزش های دین اسلام را به فراموشی بسپارد. در مقابل تلاش های معاویه، امام علی(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) تمام سعیشان را کردند تا مردم را از خواب غفلت بیدار کنند و زمینه فکری آنان را برای قیام امام حسین(علیه السلام) آماده سازند و آنها را از منجلاب گناه و فسادی که فرزند ابوسفیان برایشان مهیا کرده بود خارج سازند و عزت و شرفی را که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان عطا کرده بود دوباره به آنان برگردانند. امام حسین(علیه السلام) با قیام عاشورا به تلاش های این دو بزرگوار عینیّت بخشید.
چرا امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام نکرد؟
مردم براثر تبلیغات سوء معاویه به خواب غفلت رفته بودند، تاجایی که با یزید شهوت ران، سگ باز و شراب خوار بیعت کردند. اگر امام حسین (علیه السلام) در زمان معاویه قیام می کرد، معاویه با فریبکاری هایش و منحرف کردن اذهان، خون امام را هدر می داد و این قیام هیچ تأثیری برای روشن سازی افکار مردم نداشت و دین اسلام خیلی زود نابود می شد؛ ولی بعد از مرگ معاویه، یزید– که دارای شمۀ سیاسی خوبی نبود – بر خلاف وصیت پدرش دستور بیعت گرفتن یا کشتن امام را صادر کرد. امام به این دلیل که بیعت با یزید به منزلۀ صحّه گذاشتن بروی تمامی خلاف های او به شمار می رفت و از طرفی به معنای مشروع شمردن حکومت سلطنتی او می شد، از این کار خودداری کرد و با نثار خونش جوّ حاکم بر زمانه را از بین برد و باعث بیداری جامعه عرب و زنده شدن اسلام شد.
مردم در تمام دوران ها شاهد قیام های بسیاری بوده اند؛ امّا معمولاً قیامی تأثیرگذار است که در زمان مناسب و با پیش زمینه مناسب فکری مردم انجام شود. تأثیرگذارترین قیامی که در طول تاریخ بشر انجام شد، قیام امام حسین(علیه السلام) بود. به همین جهت است که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ایشان را از خود و خود را از او میداند.[1] زیرا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دین اسلام را بنا نهاد و امام حسین(علیه السلام) به اسلام جانی دوباره بخشید و آن را از خطر نابودی نجات داد.
فرو رفتن جامعه بعد از قیام امام حسین(علیه السلام) در منجلاب فساد
سال ها بعد از قیام امام حسین(علیه السلام) با وجود تلاش ائمه(علیهم سلام) و در زمان غیبت، روحانیون، جامعه در منجلاب فساد گرفتار شد. در این برهه از زمان فردی از نسل امام حسین(علیه السلام) وظیفه خود دانست که به مردم آگاهی بدهد و همان طور که امام مردم زمانش را از خواب غفلت و سستی بیدار کرد او نیز مردم را هوشیار نمود و طعم خوش اسلام ناب محمدی را به آنان چشاند؛ امّا بعد از گذشت چند سال مردم دوباره هوشیاریشان را از دست داده و آرام آرام به خواب رفتند. اکنون اگر اندکی دقیق شویم، شاهد به فراموشی سپردن اسلام در جامعه خودمان خواهیم بود. در زمان امام حسین(علیه السلام) معاویه، سیاست باز بزرگ زمانش به حساب می آمد که برای به دست آوردن قدرت به هرکاری دست می زد. در زمان ما استعمارگران بزرگ غرب تلاش بی وقفۀ خود را در جهت نابودی فرهنگ ناب محمدی و برگشت جامعۀ مسلمانان به عصر جاهلیّت به کار گرفته اند. مسلمانان هر روز شاهد جنایات آنان هستند؛ امّا اکثرشان با لالایی های آنان و عاملان مزدورشان به خواب رفته اند و هیچ عکس العملی نشان نمی دهند. تمام مسلمانان باید بدانند آنها نیز مانند معاویه تا نابودی کامل اسلام و به قدرت رسیدن خودشان هرگز بی کار نخواهند نشست.
چرا مردم به حرف سیاست بازان گوش می دهند؟
اکثر جامعه دوران امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را نسل دوم و سوم بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تشکیل می داد که با خود پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روبرو نشده بودند و عده ای دنیا پرست و راحت طلب نیز از نسل اول -یاران نزدیک پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)- وجود داشتند که ارزش های اصیل اسلامی را فراموش کرده بودند یا از ترس جانشان ناحقّی ها را می دیدند و به جای مقابله، سکوت می کردند. عدۀ قلیلی نیز از یاران زاهد و عابد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی(علیه السلام) به دست معاویه کشته یا ترور یا تبعید شدند.
در عصر حاضر نیز کسانی هستند که مبانی دین اسلام را از طریق کتاب های نامعتبر آموخته اند و شبهه افکنی ها و منحرف کردن افکار آنان کار بسیار ساده ایست. استعمارگران که به این موضوع واقف هستند، از راه های مختلف وارد شده و شبهه افکنی کرده و اعتقادات این افراد را متزلزل می کنند.افرادی هم که به مبانی اسلام واقف هستند، دنیاپرست شده، فسادها، ظلمها و … را می بینند؛ امّا سکوت می کنند. مردم به عزای امام حسین(علیه السلام) می نشینند؛ امّا آیا به این می اندیشند که در زمان او چه اتفاقی برای جامعه رخ داده بود که مجبور شد با آن عده قلیل در مقابل یزید بایستد؟ چرا بقیه مردم به یاری او نرفتند؟ چرا به ندای هل من ناصر ینصرنی او لبیک نگفتند؟
اکنون زمان آن رسیده که مردم در مقابل استعمارگران هوشیارانه بایستند و خود را با عمل نکردن به خواسته ها و وسوسه های آنان به فساد و گناه آلوده نسازند و جامعه را برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مهیّا کرده و با عملشان ثابت کنند، اهل کوفه نیستند که بعد از دعوت امامشان او را در نیمه راه بی یار و یاور بگذارند.
[1] - محمد تقی ، مجلسی ، بحارالأنوار ، ج 43 ،ص261 .