29 اسفند 1396
در گلفروشی را باز کرد. هوای خنک و مرطوب گلفروشی صورتش را نوازش داد و ذهنش را به سال اول ازدواجش برد. اولین روز زن زندگی مشترکشان را تجربه می کردند. -«عزیزم چی دوست داری برات بگیرم؟» نگاهی به دور تا دور گلفروشی انداخت. انگار دنبال گل خاصی می گشت. بالاخره… بیشتر »
3 نظر