25 اسفند 1396
مادر نگاهی به قرآن روی طاقچه انداخت. نیم وجبی خاک رویش نشسته بود. آن را برداشت و گردگیری کرد… . . سفره هفت سین را روی میز کنار اتاق چید. قرآن را هم روی میز گذاشت … . . پدر صفحه اول آن را باز کرد و چند اسکناس نو برای عیدی فرزندانش وسط آن… بیشتر »
نظر دهید »