20 مرداد 1397
امتحان داشتم. کتابم را داخل کیفم گذاشتم و از خانه بیرون رفتم. هوا خیلی سرد بود. با اینکه لباس گرم پوشیده بودم مثل بید می لرزیدم. شهر کامل سفیدپوش شده و کف زمین یخ بسته بود. خیلی آهسته راه می رفتم. نزدیک خیابان رسیدم. اتوبوس به ایستگاه رسید. دستپاچه… بیشتر »
10 نظر